سفارش تبلیغ
صبا ویژن
< 1 2 3 4


تالیف:محمد جواد حیدری

 چکیده :‌

طنز آموزنده طنزی است که در آن لطف و حکمت به هم درآمیخته و مشتمل بر معجونی از نیش و نوش به منظور تعالی و هدایت باشد . نمونه‌هایی از طنزهای قرآن به این قرار است : تشبیه صدای بلند به عرعر خر ، تشبیه رفتار بلعم باعورا به پارس سگ و ... در این مقاله نکات پیش گفته به تفصیل آمده است .

کلید واژه‌ها :‌طنز ،‌مثل ، کنایه، تشبیه، استعاره ، ریشخند.

 

1ـ مقدمه

عده‌ای بر این باورند که طنز در قرآن فراوان به کار رفته است ؛ زیرا طنز نوعی استعاره و کنایه است و در قرآن استعاره و کنایه بسیار است .در سرتاسر قرآن استعاره و کنایه و تشبیه و تمثیل به چشم می‌خورد . استعاره‌های قرآن از ظرافت و لطافت ویژه‌ای برخوردار است و این مهم یکی ازموجبات اعجاز قرآن تلقی شده است.

در مقابل، عده‌ای دیگر طنز در قرآن را انکار می‌کنند و تمثیلات و استعارات قرآن را مقوله‌ای متفاوت از طنز می‌دانند؛ اما نگارنده دیدگاه نخست را ترجیح می‌دهد.

 

2ـ‌ مفهوم طنز

مفهومی از طنز که در این نوشتار اراده شده است، هر بیان و رفتاری است که به ظاهر غیر جدی و به صورتی لطیف و همراه با مزاح، ولی در واقع بیانگر واقعیتی جدی است .

هدف از این طنز توجه دادن به معایب و مفاسد و مبارزه با رذایل و رشد فضائل است .

 

3ـ پیشینه طنز در نگارش‌های علوم قرآنی

بسیاری از مفسران قرآن و نگارندگان علوم قرآنی به وجود زیباشناختی قرآن و جلوه‌های هنری آن بویژه طنز تمثیلی اشاره کرده‌اند . در این مجال نگارنده درصدد معرفی همه کتابهایی که در این زمینه تدوین یافته نیست. فقط به چند نمونه اشاره می‌کنیم:

1ـ‌ در قرن هفتم کمال‌الدین عبدالواحد بن عبدالکریم زملکانی (ت 651)  چندین اثر در وجوه زیباشناختی قرآن، به نگارش درآورد و گامهای بلندی در مباحث علوم قرآنی برداشت و به تفسیر آیات تفسیر آیات مشتمل بر طنز پرداخت . وی در یکی از آثار خویش با عنوان « التبیان فی علم البیان ، المطلع علی اعجاز القرآن » به پیرایش کتاب « دلایل الاعجاز » جرجانی پرداخت و به دقایق معانی آیات و ظرافتهای ویژه هنری و ادبی و بلاغی آن از جمله طنز تمثیلی اشاره کرد[1].

2ـ کتاب دیگر وی درباره قرآن و بلاغت و فصاحت و شیوه‌های ظریف بیانی و هنری تحت عنوان « البرهان الکاشف عن اعجاز القرآن » است[2]. زملکانی در این کتاب با اشاره به حقیقت « بیان» ، آراء عالمان را درباره اعجاز و دریچه‌های آن بر می‌شمرد و آنگاه به ابعاد مانند ناپذیری بیانی قرآن می پردازد و به ظرافتها و اشارتها و حکایتهای آیات مشتمل بر طنز اشاره می‌کند[3].

عالمان پس از زملکانی ضمن استفاده از آثار وی، چیره‌دستی و فطانت و ذکاوت وی را در دانش معانی بیان و تیزفهمی و سرعت انتقال و گستردگی در آگاهی‌های گونه‌گون و احاطه بر جلوه‌های هنری قرآن ستوده‌اند[4].

3ـ عبدالعظیم عبدالواحد، زکی‌الدین ، معروف به ابن ابی الاصبع(ت 654) از بلند آوازگان شعر و ادب و ابعاد قرآنی است . وی گام شریفی در شناخت و شناساندن وجوه زیباشناختی و ابعاد بلاغی و ظرافتهای ویژه قرآن از جمله طنز تمثیلی برداشت.

وی ابتدا کتاب « تحریر التحبیر فی صناعة‌الشعر و النثر و بیان اعجاز القرآن» را نگاشت و در آن انواع فنون بدیعی و صنایع لفظی و معنوی بویژه جلوه‌های هنری طنز تمثیلی را گزارش داد؛ آنگاه « تحریر التحبیر» را گزینش کرد و آنچه ویژه قرآن بود ، از آن برگرفت و « بدیع القرآن» را پرداخت .

4ـ ابن ابی الاصبع « بدیع القرآن» را در یکصد و نه باب تنظیم نموده و در هر باب به یکی از انواع علم بدیع پرداخته و نمونه‌های قرآنی طنز را گزارش کرده است[5].

5ـ ابن ابی الاصبع کتاب دیگری تحت عنوان «کتاب الامثال » دارد که بطور مبسوط به تبیین طنزهای تمثیلی قرآن پرداخته است[6].

 

اصل مقاله:‏  http://www.iska.ir/LectureBodyDesc.asp?ProdID=116


  


نویسنده:‌ آقای محمد جواد حیدری

  انتخاب کلمات و واژه های به کار رفته در جملات و عبارت های قرآنی کاملاً حساب شده است به گونه ای که اگر کلمه ای را از جای خود برداشته ، خواسته باشیم کلمه دیگری را جایگزین آن کنیم که تمامی ویژگی های موضع کلمه اصل را ایفا کند یافت نخواهد شد، زیرا گزینش واژه های قرآنی به گونه ای انجام شده که اولاً تناسب آوای حروف کلمات هم ردیف آن رعایت گردیده آخرین حرف از هر کلمه پیشین با اولین حرف از کلمه پسین هم آوا و هم آهنگ شده است تا بدین سبب تلاوت قرآن روان و آسان صورت گیرد. ثانیاً تناسب معنوی کلمات با یکدیگر رعایت شده تا از لحاظ مفهومی نیز بافت منسجمی به وجود آید به علاوه مسأله فصاحت کلمات طبق شرایطی که در علم «معانی بیان» قید کرده اند کاملاً لحاظ شده است که این رعایت های سه گانه با ملاحظه و دقت در ویژگی های هر کلمه انجام گرفته است. در مجموع هر یک از واژه ها در جایگاه مخصوص خود به گونه ای قرار گرفته است که قابل تغییر و تبدیل نخواهد بود.

بزرگان ادب و بلاغت، گرینش و چینش کلمات قرآن را در حد اعجاز ستوده اند. البته این دقت در انتخاب و گزینش کلمات به دو شرط اصلی بستگی دارد که وجود آنها در افراد عادی غیر ممکن است اول احاطه کامل بر ویژگی های لغت به طور گسترده و فراگیر که ویژگی هر کلمه به خصوصی را در سر تا سر لغت بداند و بتواند به درستی در جای مناسب خود به کار برد. شرط دوم حضور ذهنی بالفعل تا در موقع کاربرد واژه ها آن کلمات مدنظر او باشند و در گزینش الفاظ دچار حیرت و سردر گمی نشود حصول این دو شرط در افراد معمولی غیر ممکن به نظر می رسد . ابوسلیمان بستی در این زمینه بخوبی سخن گفته و مسأله گزینش الفاظ را در رساله خود به طور گسترده مطرح ساخته است.

عرب را عادت بر این بود که برای سهولت در حفظ قوانین مدنی و اجتماعی و کیفری خود آنها را در قالب جمله های کوتاه و ظریف و ادبی در می آورند زیرا در آن زمان کتابت و تدوین در میان نبود. آنچه داشتند در سینه ها نگاه می داشتند . از این رو برای تدوین قوانین و بهتر محفوظ ماندن از شیوه های ادبی کمک می‌گرفتند و ادبا و فصحای عرب در کنار قانوندانان و حکمایشان گرد می آمدند.

ب سبک و شیوه بیان

اسلوب و شیوه بیان قرآنی در عین حال که موجب جذب و کشش عرب گردید با هیچ یک اسلوب و شیوه های متداول عرب شباهت و قرابتی ندارد. قرآن سبکب نو و روشی تازه در بیان ارائه داد که برای عرب بی یابقه بود و بعداً هم نتوانستند در چنین سبکی سخن بسرایند.

این از شگفتی های سخنوری است که سخنور سبکی بیافریند که مورد پذیرش و پسند شنوندگان قرار گیرد با آن که از شیوه های سخن متعارف آنان بیرون است.

شگفت آورتر آن که از تمامی محاسن شیوه های کلامی متعارف بهره گرفته باشد بی آن که از معایب آنها چیزی در آن یافت شود. شیوه های سه گانه متعارف ( شعر و نثر و سجع) هر یک محاسنی دارند و معایبی . سبک قرآنی ، جذابیت و ظرافت شعر ،‌آزادی مطلق نثر، حسن و لطافت سجع را دارا است بی آنکه در تنگنای قافیه و وزن دچار گردد یا پراکنده گویی کند یا تکلف و تحمل دشواری به خود راه دهد. همین امر مایه حیرت سخندانان عرب گردید.

بافت موسیقایی قرآن

یکی از مهمترین جنبه های اعجاز قرآن که اخیراً بیشتر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته نظم آهنگ واژگانی آن است. این جنبه چنان زیبا و شکوهمند است که عرب را ناچار ساخت از همان روز نخست اقرار کنند که کلام قرآن از توانایی بشر خارج است و تنها می تواند سخن خداوند باشد. نظم آهنگ واژگان قرآن ، نغمه‌ای دلکش و نوایی دلپذیر پدید می آورد نوایی که احساسات آدمی را بر می انگیزد و دل ها را شیفته خود می کند. نوای زیبای قرآن برای هر شنونده ای هر چند غیر عرب محسوس است چه رسد به این که شنونده عرب باشد. هرگاه کسی برای چند بار به یک شعر گوش می سپارد، لحن و آهنگ آن برای او تکراری و ملال آور می‌شود اما به هنگام نیوشیدن آوای گونه گون و هم دم تجدید شونده قرآن که اسباب و اوتاد و فواصل آن پی در پی جای خود را عوض می کنند و هر کدام گوشه ای از قلب را به نوازش وا می دارند، نه تنها خسته و آزرده نمی شود، بلکه عطش او برای شنیدن همواره فزونی می گیرد سید قطب درباره نظم آهنگ قرآن می گوید:

« چنین نوایی در نتیجه نظام مندی ویژه و هماهنگی حروف در یک کلمه و نیز از این جهت قرآن، هم ویژگی نثر و هم خصوصیات شعر را تواماً دارد با این برتری که معانی و بیان در قرآن آن را از قید و بندهای قافیه و افاعیل بی نیاز ساخته و آزادی کامل بیان را میسر ساخته است. در همین حال از خصوصیات شعر موسیقی درونی آن را گرفته و فاصله هایی که نوعی وزن را پدید می آورند. این خصوصیات قرآن را از افاعیل و قوافی بی نیاز ساخته و در عین حال شؤون نظم و نثر هر دو را دارا است.»

در هنگام تلاوت قرآن، آهنگ درونی آن کاملاً حس می شود. این آهنگ در سوره های کوتاه با فاصله های نزدیکش و به طور کلی در تصویرها و ترسیم ها بیشتر نمایان است و در سوره های بلند کمتر اما همواره نظام آهنگ آن ملحوظ است.

نظم آهنگ در آیه ها و فاصله ها در جای جای کلام قرآن آشکار است. دلیل سخن ما هم این است که اگر کلمه ای را بکه به شکلی خاص به کار رفته به صورت قیاسی دیگر کلمه برگردانیم یا واژه ای را حذف یا پس و پیش کنیم در این نظم آهنگ اختلال به وجود می آید. تمام کسانی که راز موسیقی و فلسفه روانی قرآن را درک می کنند معتقدند که در نزد هیچ هنری نمی تواند حتی بر یک حرف آن ایراد بگیرد. دیگر این که قرآن از موسیقی بسیار برتر است و این خصوصیت را دارا است که اصولاً موسیقی نیست. در نغمه های موسیقی گوناگونی صدا مد و طنین و نرمی و شدت و حرکت های مختلفی که همراهش می شود به اضافه زیر و بم و لرزش که در زبان موسیقی بلاغت صدا می نامند باعث خلجانات روحی می شود. چنانچه این جنبه از قرآن را در تلاوت مد نظر بگیریم در می یابیم که هیچ زبانی از قرآن بلیغ تر نیست و همین جنبه بر انگیزاننده احساسات آدمی است. با توجه به این دست آورد، تشویق به تلاوت قرآن با صدای بلند نیز روشن می شود.

این فاصله ها که آیات قرآن بدان ختم می شوند تصویرهایی کامل از ابعادی است که جمله های موسیقایی بدان ختم می یابند. این فاصله ها در درون خود با صداها تناسب بسیار دارد و با نوع صوت و شیوه ای که صوت ادا می شود یگانگی بی مانندی دارد واز جهتی اغلب این فاصله ها با دو حرف نون و میم که هر دو در موسیقی معمول هستند یا با حرف مد پایان می گیرند که آن هم در قرآن طبیعی است.

کلمات قرآن کریم که از حروفی تشکیل شده که اگر یکی از آن بیفتد یا عوض شود یا حرف دیگری به آن افزوده شود. اختلالی پدید می آید و در روند وزن و طنین و آهنگ ضعفی آشکار می شود و حس و گوش و زبان را با اشکال روبه رو خواهد کرد و سرانجام انسجام عبارت ها و زبدگی مخرج ها و مسندهای حروف و پیوستگی آن را به یکدیگر با اشکال روبه رو خواهد کرد و به هنگام شنیدن، ناهنجاری به همراه خواهد داشت. گفته اند: این جنبه از اعجاز قرآن در درجه نخست به احساسات مبهمی بر می گردد که در قلب خواننده یا شنونده بر می انگیزد. به عبارتی دیگر حروف به شکل بی نظیری در کنار هم قرار می گیرند که به هنگام شنیدن بدون وجود دستگاه های موسیقی و بدون وجود قافیه یا وزن و بحر چنین آهنگ با شکوهی از آن به سمع می‌رسد.

‌نظم آهنگ درونی قرآن

«موسیقی بیرونی » دست آورد صنایعی مانند قافیه سجع و تجزیه یا تقسیم سخن منظوم به مصراع های مساوی و اوزان و بحور قرار دادی است که همگی قالب های مجرد لفظی و پیوسته به شمار میآیند. اما «نظم آهنگ درونی» دست آورد جلالت تعبیر و ابهت بیان پدید آمده از مغز کلام و کنه آن است. فاصله نوع نخست با نوع دوم نیز بسیار است؛ زیرا در نوع دوم زیبایی لفظ و شکوهمندی معنا ، پیوندی ناگسستنی دارند و مؤانست میان این دو نوایی احسای انگیز پدید می‌آورد و نسیمی روح نواز را به وزیدن وا می دارد و درون آدمی را به خلجان می نشاند.

استاد «مصطفی محمود» در بیان راز شگفت معماری قرآن که در سبک خود بی نظیر و در اسلوبش یگانه است، چنین می گوید:« این راز یکی از عمیق ترین رازهای ساختار کلامی قرآن است. قرآن نه شعر است و نه نثر و نه کلامی مسجع،‌بلکه قسمی معماری سخن است که موسیقی درونی را آشکار می سازد.»

خواندن قرآن با آواز خوش

در دستور تلاوت قرآن صدای خوش سفارش شده است و از قاری خواسته اند که نکات ظریف تلاوت اعم از کشیدن صدا و یا زیر و بم آن و ترجیع قرائت و غیره را رعایت کند از جمله رسول گرامی اسلام می فرمایند:

« زیباترین زیبایی ها ، یک موی زیباست و دیگری آواز و صدای دل کش.»

«قرآن را با آواز و نواب عرب بخوانید و از آواز اهل فساد و گنهکاران کبیره پرهیز کنید.» همچنین از امام رضا (ع) و او از پدر و نیاکانش از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل است که فرمود: « قرآن را با آواز خوش بخوانید؛ زیرا آواز خوش زیبایی قرآن را افزون می کند.»

سپس این آیه را تلاوت کرد: « یزید فی الخلق ما یشاء »

د وحدت موضوعی یا تناسب معنوی آیات

یکی دیگر از ویژگی های قرآن، وجود تناسب معنوی میان آیات هر سوره است، گرچه یکجا نازل نگشته و به صورت پراکنده با فاصله های زیاد یا کم نازل شده باشند. زیرا پراکندگی درنزول آیات که به جهت مناسبت های گوناگون بوده اقتضا می کند میان هر دسته آیاتی که به مناسبت دیگری نازل گشته است رابطه و تناسبی وجود نداشته باشد و این پراکندگی در نطول بایستی در چهره مجموع آیات هر سوره بخوبی هویدا باشد در صورتی که با دقتی که دانشمندن در محتوای سرتاسر که هر سوره انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که هر سوره هدف یا هدفهای خاصی را دنبال می کند که جامع میان آیات هر سوره است و امروزه به نام « وحدت موضوعی» در هر سوره خوانده می شود. همین وحدت موضوعی است که وحدت سیاق سوره را تشکیل میدهد و مسأله اعجاز درهمین نکته است که پراکندگی در نزول عدم تناسب را اقتضا می کند با آن تناسب و وحدت سیاق در هر سوره به خوبی مشهود است و بر خلاف مقتضای طبع پراکندگی در نزول است!

دانشمندان بر این مدعا دلایلی دارند از جمله تفاوت در عدد و کمیت آیات سوره هاست. اکنون این سؤال مطرح است که این اختلاف عدد در آیات سوره ها برای چیست؟ پاسخ: هر سوره هدفی را دنبال می کند که با پایان یافتن بیان هدف، سوره پایان می پابد و اختلاف در عدد آیات هر سوره معلول همین علت است. این اختلاف هرگز به صورت اتفاقی و بدون سبب معقول انجام نگرفته است و همین جهت است که وحدت موضوعی یا وحدت سیاق هر سوره را تشکیل می‌دهد، یعنی میان آیات هر سوره را تشکیل می دهد، یعنی میان آیات هر سوره یک رابطه معنوی و تناسب نزدیک وجود دارد. مفسرین متأخر به این حقیقت پی برده اند و در پی آنند تا به اهداف ویژه هر سوره دست یابند و تا حدودی نیز پیشرفت کرده اند.

متأخرین تأکید دارند که هر سوره دارای یک جامعیت واحدی است که در انسجام و به هم پیوستگی آیات نقش دارد و اولین وظیفه مفسر، پیش از ورود به تفسیر آیات، به دست آوردن آن وحدت جامع بر سوره است تا به خوبی بتواند به مقاصد سوره دست یابد.

به علاوه ، علمای بلاغت از دیر زمان «حسن مطلع» و «حسن ختام» در هر سوره را از جمله محسنات بدیعی قرآن دانسته بدین ترتیب که هر سوره با مقدمه ای ظریف آغاز می گردد و با خاتمه ای لطیف پایان می یابد. البته این سؤال پیش می آید: آیا می شود کلامی با مقدمه ای شیوا و خاتمه ای زیبا مقصودی بس والا در میان نداشته باشد؟ این همان نکته ای است که متأخرین بدان پی برده اند. استاد بزرگ علامه طباطبایی بر این نکته اصرار دارد که هر سوره صرفاً مجموعه ای از آیات پراکنده و بدون جامع واحدی نمی باشد، بلکه یک وحدت فراگیر بر هر سوره حاکم است که پیوستگی آیات را می رساند.

تذکر: برخی علاوه بر تناسب آیات، مسأله تناسب سروه ها را نیز مطرح ساخته و خواسته اند ترتیب موجود میان سوره ها را توفیقی بدانند و بلکه برخی از این فراتر رفته آن را حکمت بالغه الهی گرفته شاهدی بر اعجاز قرآن در ترتیب سوره ها دانسته اند متذکر می شویم که هیچ تناسب معنوی میان سوره ها با یکدیگر وجود ندارد و هرگز ترتیب موجود بین سوره ها توقیفی نیست، بلکه پس از رحلت پیامبر گرامی (ص) بر دست صحابه از روی برخی مناسبت های اعتباری مثلاً بزرگی و کوچکی سوره ها و از این قبیل انجام گرفته است.

نکته ها و ظرافت ها

از ویژگیهای دیگر قرآن که مایه شگفتی عرب گردید: دقت در به کار بردن نکات بدیعی و ظرافت های سخن وری است. در قرآن انواع استعاره ها و تشبیه  و کنایه و مجاز و نکته های بدیعی در حد وفور به کار رفته است. با وجود آنکه در تمامی مواد چارچوب شیوه های متعارف عرب رعایت شده ولی مورد کاربرد با چنان ظرافت و دقت انجام شده که موجب حیرت ارباب سخن ونکته سنجان عرب گردیده است. سخن دانان پذیرفته اند که تشبیهات قرآنی متین ترین تشبیهاتی است که در کلام عرب یافت می شود. این تشبیهات جامع محاسن نکات بدیعی بوده و رساترین بیان در ارائه فن ترسیم معنای شناخته شده است.

7. 778 کلمه وجود دارد که تعداد ریشه های اصلی غیر مکرر و اغلب ثلاثی آن 1/771 فقره است. جالب اینجاست که خداوند از میان اشکال گوناگون کلماتی که دارای ثقالتی هستند، زیباترین آنها ره به کار می برد، یا با ایجاد یک وزن طبیعی در داخل کلام و تنظیم نوعی نظم آرایی با هجایی، فشار و استرس را در کلام به نحوی مطلوب و معتدل می رساند. ما این بحث را در چند بخش دنبال می کنیم.

اول : عدول

منظور از عدول این است که شما به جای کلمه ای که عادتاً و عرفاً به کار می برید، کلمه ای دیگر را مورد استفاده قرار دهید. برای مثال در آیه « قیل یا ارض ابلعی ما ءک (هود ، 44) اصل این بود که خداوند می فرمود: «اقول یا ارض: گفتم که زمین آب خود را فرو برد»، ولی از آنجا که آوردن «اقول» در ین آیه ضربه سختی به هنجار کلامی می زد خطاب به « قیل» تغییر یافت. اتفاقاً این تعبیر و خاصیت از نظر آوایی ( نه از نظر معانی بیانی) بقدری محسوس است که هر خواننده عرب یا غیر عربی آن را تشخیص خواهد داد.

دوم :انتخاب واژه ها

اگر در آیات قرآن دقت کنیم به حضور چند حرف بیش از سایر حروف به چشم می خورد این حروف عبارتند از :« م ن و ه ی ل ر» (به طور کلی حروف آرام متوسط دارای اکثریت هستند.) در میان حرکات هم  حرکت « آ» و «او»  بیش از حرکات «ای» و حرکت « اَ » و «ا» بیش از «ا» هستند و همین اکثریت سبب می گردد که قرآن در مجموع بافت آرامی داشته باشد و مانند قالی ابریشمی ،‌زیبا و لطیف باشد؛ بر عکس اشعار دیگران « حیوه القلوب» می نویسد : « کلام هر یک از بلغا را که ملاحظه کنید، البته اختلاف در فصاحت می دارد و اگر یک فقره فصیح است فقره دیگر فضیح است و اگر یک بیت عالی است ،‌بیت دیگر واهی است .» دو نکته در این باب با حروف مقطعه در آن سوره غلبه دارد بر تعداد همان حروف در جاهای دیگر قرآن و به عبارت اصح : تراکم آن حروف در آن سوره بیشتر است ؛ به طوری که حروف صاد و قاف و نون و یس و طه وامثال ذلک در سوره های نظیر شان به طرز قابل توجهی زیاد است.  نکته دوم این که در انتخابات واژه های قرآن تا سر حد امکان از بهترین آنها استفاده شده یااز یک تعادل ساز بهده گرفته شده است:

سوم: استفاده از حرکات

در بسیاری از آیات قرآن ،‌ حرکات بار مفهومی خاصی را به دوش می کشند و حالتهایی چون شادمانی ، غرور ، تقدیم ، فتح و پیروزی، شکست، علو و برتری و ذلت و خفت را می رسانند. مثلاً در سوره فیل ،‌اعتلای نام پروردگار و پیروزی او و پستی و فرومایگی و شکست دشمنان مطرح است: « الم تر کیف فعل ریک به اصحاب الفیل» دقت کنید که هر جا کلمات مربوط به پروردگارند، کلمات با فتحه و هر جا مربوط به اصحاب فیل هستند با کسره همراه می شوند. به طوری که کلام از «الم» تا «ربک» به طرف بالا می رود و ناگهان در «باصحاب الفیل» سقوط می کند.« الم نجعل کیدهم فی تضلیل» خداوند در اینجا احتمالاً برای اینکه کید دشمنان را قابل دفاع جلوه دهد. آن را مفتوح ولی متزلزل ساخته ؛ اما در فی تضلیل دوباره کلام سقوط می کند. «فارسل (اوج) علیهم (سقوط) طیرا (اوج) ابابیل (سقوط) ترمیهم بحجاره من سجیل (سقوط) فجعلهم (نمادی از پیچیده شدن کار دشمنان اسلام در هم کعصف مأکول (سقوط).

پی نوشت:

1 فیلیسین شاله ،‌شناخت زیبایی به نقل «روش نویسندگان بزرگ» ص25

2 تولستوی، هنر چیست ، ص 56

3 هربرت رید ،‌معنی هنر، ص 62 و 63

4 محمد قطب ، منهج الفن الاسلامی

5 و 6 زینولدز، براده ها ، حسن حسینی، ص 12و22

http://www.e-resaneh.com/Persian/farhangi/Archive/nazm%20mosighiyaee.htm


  


مبانی فقهی و حقوقی محیط زیست/ در گفتگو با دکترمحمد جواد حیدری خراسانی
اشاره:
    نظر به اینکه فجایع زیست محیطی موجب ایجاد بحران در عرصه های مختلف جوامع بشر شده است و ملت ها و دولت ها را با مشکلات جدی مواجه نموده است، مصاحبه ای با دکتر محمد جواد حیدری ، مدیر گروه پژوهشی دین و محیط زیست دانشگاه قم درباره جایگاه فعلی زیست فناوری در ایران و ضرورت پژوهش درباره دین و محیط زیست و تبیین مسائل فقهی و حقوقی زیست محیطی و ارتباط مسائل فقهی با وضعیت محصولات زیست فناوری داخلی انجام داده ایم که ازنظرتان می گذرد.
    لطفا درباره جایگاه فعلی زیست فناوری در ایران و ضرورت پژوهش درباره دین و محیط زیست و تبیین مسائل فقهی و حقوقی زیست محیطی و ارتباط مسائل فقهی با وضعیت محصولات زیست فناوری داخلی دیدگاه خویش را بیان فرمایید؟
    قبل از پاسخ به پرسش شما مقدمه ای را جهت ورود به بحث عرض می نمایم. بدون شک آینده جهان نیازمند استفاده روز افزون از زیست فناوری به عنوان یکی از هفت رشته کلیدی جهان است. در این میان استفاده از این فناوری در دهه های گذشته منحصر به کشور های توسعه یافته نبوده و کشور های در حال توسعه هم نیاز به استفاده از آن را احساس کرده و با سرمایه گذ اری در این بخش به دنبال دستیابی به آن بوده اند. ایران هم به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه، با توجه به پتانسیل های خود در دستیابی به فناوری زیستی در این مسیر گام هایی برداشته است، اما جایگاه فعلی زیست فناوری در ایران با توجه به گذشت دو دهه از تولد آن و انتظاری که از آن می رفته است ، نشان دهنده کمبودهایی است که در عرصه های مختلف رشد این فناوری وجود دارد. این در حالی است که نزدیک بودن پایه های علمی این فناوری به مرزهای دانش و همچنین نیاز به استفاده از آن در عرصه های مختلف با توجه به پتانسیل های بالقوه لزوم انجام تحقیقات در این زمینه را به امری اجتناب ناپذیر مبدل کرده است. با توجه به اهمیت موضوع و با توجه به اینکه موضوع علم فقه افعال مکلفات است . بررسی و پژوهش فقهی د راین زمینه لازم و ضروری به نظر می رسد. از دیدگاه فقه اسلامی شبکه پزشکی مولکولی کشور در رابطه با محصولات زیست فناوری و همچنین سازمان محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی در محصولات مختلف تولیدی خویش باید به مسائل فقهی و قوانین حقوقی بیش از پیش توجه نمایدو از تاسیس کارخانجات صنعتی مثل پتروشیمی ها، توسط دولت و یا بخش خصوصی با عدم رعایت استانداردهای جهانی و معقول زیست محیطی خودداری نمایند. زیرا موجب بروز بیماری و عارضه می گردد و از منظر دانش فقه و حقوق، تاسیس کننده ضامن ضررهای ایجاد شده به مردم و بیت المال می باشد و نظر به اینکه دولت و سازمان های تابعه مسئول رعایت قانون و جلوگیری از ضرر و زیان و خسارت می باشند. مسئول پیگیری فجایع زیست محیطی هستند و تساهل و تسامع در این مسئله جایز نیست. از دیدگاه فقه اسلامی و بر اساس قوانین موجود مقررات زیست محیطی اگر فعالیت بخش دولتی و نیز بخش خصوصی در دریا و هوا و خاک و زمین موجب ایجاد عارضه و آسیب زیست محیطی گرددضامن است و باید از عهده جبران خسارت های وارده برآید و اگر این فعالیت به دولت و یا سازمان های دولتی بدلیل کوتاهی در کنترل و نظارت و یا به دلیل سوء مدیریت و یا ضعف برنامه ریزی قابل انتصاب باشد، از نظر فقهی مسئولیت به صورت تضامنی و یا به صورت جداگانه قابل طرح و پیگیری است و اساسا ضمانت مربوط به مسبب ایجاد عارضه است و هر کسی در این زمینه کوتاهی کرده باشد ، خلافکار محسوب می شود و شرعا ضامن است و ما موارد مختلف فقهی و حقوقی مباحث محیط زیست را در پژوهشکده سبز دانگاه قم مورد پژوهش قرار داده ایم .
    آیا دولت وظیفه دارد از آلودگی و یا تخریب محیط زیست مانند آب و خاک و هوا ، دریا، جنگل، کوه و دشت و صحرا جلوگیری نماید؟
    بدون شک یکی از وظایف مهم دولت و حاکم اسلامی جلوگیری از تخریب محیط زیست و تلاش در جهت حفظ و نگهداری و توسعه پایدار آن است. انسان موجودی است که با موجودات دیگر در یک مجموعه زیستی زندگی می کند، اعضای این مجموعه از یکدیگر متاثر هستند وظمن تاثیر گذاری بر محیط ، خود از عامل های محیطی دیگر تاثیر می پذیرند. روابط بین موجودات با هم و محیطشان یک بوم سازگان یا اکوسیستم را می سازد. شاخه ای از زیست شناسی که اکوسیستم ها را مطالعه می کند، بوم شناسی یا اکولوژی نامیده می شود. و نظر به اینکه دولت مسئول سلامت جامعه می باشد، باید در جهت پیش گیری از وقوع جرائم زیست محیطی و تخریب محیط زیست در ساحت های مختلف زندگی بشر مانند فرهنگ و اخلاق و اعتقاد و نیز تخریب آب و خاک و هوا و فضا و دریا جلوگیری نماید. دولت باید جرائم زیست محیطی را شدیدا تعقیب نماید.
    بنده معتقدم دولت اجرا باید جهت تکمیل و سازماندهی دولت فکر سریعا اقدام نماید تا در بخش های مختلف بویژه مباحث محیط زیست و وضعیت محصولات زیست فناوری و رویکرد سودآور با محیط زیست، فکر و برنامه به دولت اجرا بدهد.
    از نظر فقهی مسئولیت پیگیری عارضه و آسیب های زیست محیطی در بخش دولتی و بخش خصوصی با چه کسی است؟
    پیگیری رعایت قوانین و احکام فقهی در حامعه اسلامی مربوط به دولت است. گرچه مردم نیز از باب امر به معروف در مسائل زیست محیطی و نهی از منکر در تخریب و از بین بردن عوامل زیست محیطی نیز مانند دولت تکلیف دارند.
    جنابعالی به گونه های مختلف تخریب محیط زیست و آلودگی آن اشاره کردید، لطفا اقسام مختلف تخریب محیط زیست و انواع مختلف حفظ و نگهداری آن را بیان نمایید؟
    از دیدگاه اسلام حفظ و نگهداری محیط زیست و رشد و توسعه پایدار آن در گونه های مختلف واجب است و همچنین آلودگی و تخریب محیط زیست در گونه های مختلف حرام است. اینک به برخی از گونه ها اشاره می کنیم:
    1 - حفظ و نگهداری و رشد و توسعه منابع طبیعی مانند آب و خاک و هوا و جنگل و دریا.
    2 - رشد و نگهداری محیط زیست اخلاقی مانند گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و ارزش های اخلاقی.
    3 - حفظ و نگهداری فرهنگی محیط زیست مانند گسترش فرهنگ محبت و دوستی و آئین معاشرت در مناظر زیبای طبیعت.
    4 - نگهداری و حفظ اعتقادی محیط زیست مانند: تقویت باورهای دینی و اعتقادهای مذهبی درباره مبدا و معاد و رابطه انسان و خالق و تلاش در جهت توسعه فرهنگ عبودیت و بندگی خدا در استفاده از مناظر طبیعت و منابع طبیعی، در مقابل حفظ و نگهداری محیط زیست در گونه های مختلف یاد شده، تخریب و آلودگی محیط زیست نیز در گونه های مختلف حرام است. برخی از آن گونه ها عبارتنداز : 1 - تخریب و آلودگی فیزیکی آب و خاک و هوا و فضا و طبیعت 2 - تخریب اخلاقی محیط زیست مانند گسترش نفاق و دروغ و رباخواری و بی حجابی 3 - تخریب فرهنگی محیط زیست مانند گسترش فرهنگ ریا و زر و زور و فرهنگ بی بند و باری در مناظر زیست طبیعت 4 - تخریب اعتقادی محیط زیست مانند گسترش فرهنگ لائیک و دوری از خدا و بندگی خداوند و تقویت فرهنگ شک و تردید و مسخ هویت و انقطاع فرهنگی و اعتقادی انسان در استفاده از طبیعت و مناظر زیبای آن .
    جنابعالی به مسئله مهمی در ضرورت تشکیل دولت فکر در کنار دولت اجرا اشاره کردید لطفا برخی از وظایف دولت فکر را در زمینه محیط زیست و محصولات زیست و فناوری و پیشرفت بحث زیست فناوری و تولید و تاثیرات مثبت آن بر چشم انداز 20 ساله توسعه کشور را بیان نمایید؟
    مهم ترین وظایف دولت فکر در زمینه محیط زیست عبارتند از:
    1 - ترسیم وضعیت موجود محیط زیست و وضعیت محصولات زیست فناوری.
    2 - ترسیم وضعیت مطلوب محیط زیست و وضعیت محصولات زیست فناوری.
    3 - ترسیم فاصله میان دو وضعیت و راهکارهای انتقال از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب .
    4 - ارائه راهکارهای انتقال از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب.
    5 - تنظیم سند ملی ایمنی زیستی و آرامش در محیط زیست.
    6 - ارائه فکر در جهت تولید محصولات زیست فناوری که در حال حاضر از خارج با هزینه های سرسام آور وارد می شود.
    7 - تلاش در جهت دسترسی به فناوری های نوین در عرصه های مختلف محیط زیست به ویژه، سلول های بنیادی و تشخیص بیماری های ژنتیکی که می تواند باعث شکوفایی علمی و درمانی کشور گردد.
    8 - تلاش در جهت توانمندسازی محققان و تولید اطلاعات پژوهشی و توسعه مدیریت شبکه ای به منظور ارتقاء کمی و کیفی علوم انسانی و صنعتی و پزشکی و توسعه دانش فناوری های نوین با محوریت محیط زیست.
    9 - تلاش در جهت حل اختلاف میان سازمان محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی و شکبه پزشکی مولکولی کشور در اموری مانند بحث برنج تراریخت طارم مولایی که برخی معتقدا این نوع برنج بی خطراست و برخی بر این باورند که خطرناک است.
    10 - تلاش در جهت ترسیم اولویت های مهم زیست با استفاده از چشم انداز بیست ساله توسعه کشور و ارائه لیست معضلات محیط زیست با استفاده از ظرفیت کارشناسی کل کشور.
    11 - فرهنگ سازی در جهت حفظ و رشد و تحقق عینی اصل 50 قانون اساسی.
    12 - ارائه تولید پژوهش در زمینه محیط زیست.
    13 - آموزش تعالیم دینی و بینش اسلامی در محیط زیست.
    14 - تبیین مصداق عینی اصل پنجاهم و مبارزه با منکرات محیط زیست و رشد معروفات.
    15 - آموزش بهداشت محیط زیست.
    16 - ارتباط با محافل بین المللی و سالن های کنفرانس.
    17 - متون درسی محیط زیست و آشنایی با مباحث و مبانی رشته های محیط زیست.
    18 - تشکیل گروه هایی با عنوان نهضت سبز - طرفداران طبیعت
    19- تدیون متون درسی از مقاطع مختلف.
    20 - پوشش قراردادن مباحث صدا و سیما در محیط زیست و نهادینه کردن عوامل محیط زیست در فرهنگ سیاسی روز.
    21 - طرح مباحث خارج محیط زیست.
    22 - جدی گرفتن دعوت های محافل بین المللی در دعوت از کارشناس اسلامی.
    23 - الگوی قناعت و جلوگیری از اصراف در محیط زیست.
    24 - تلاش در جهت هدفگذاری و برنامه ریزی و راه اندازی مراکزی با عنوان دوستداران طبیعت با عنایت به
    دوستداراندریا،دوستداران هوا،دوستدارانآب،دوستداران خاک،دوستداران جنگل، دوستداران کوه و...
    جهت حفاظت و نگهداری محیط زیست دریایی و هوایی، خاکی ، جنگلی و کوهی مانند نهضت سبزکه امروزه در آمریکا وجوددارد.
    25 - شناسایی غارت های محیط زیست در گونه های مختلف و عوامل و ضامن آن .
    26 - شناسایی نقش دولت در حفظ و یا تخریب محیط زیست در گونه های مختلف.
    27 - تلاش درجهت راه اندازی گروه های حمایت از محیط زیست در ساحت های مختلف فرهنگی، اخلاقی ، فیزیکی و ...
    لطفا دیدگاه خود را در سلامت و رشد و توسعه محیط زیست از منظر اسلام بیان نمایید؟
    اکنون جامعه بشری به انقلاب زیست محیطی نیازمند است. انقلاب کشاورزی جمعیت بشر را سریعا افزایش داد و انقلاب زیست محیطی باید اندازه جمعیت را با توسعه اقتصادی همسو نماید. بدون شک سعادت و سلامت فرد و جامعه در گرو سلامت و رشد و عوامل زیست و توسعه پایدار محیط زیست است، حفظ و نگهداری و سلامت عوامل زیست محیطی از نعمت های بزرگ خداست و همه باید در حفظ و توسعه پایدار آن بکوشیم و این کار از مراحل شکر این نعمت است. هرگاه تخریب محیط زیست به سبب ضرر و زیان بر همه یا گروهی از مردم شود به حکم عقل و شرع کار زشت و حرامی انجام شده و برهمه آحاد جوامع بشری و دولت ها واجب است از آن جلوگیری نمایند و برای حفظ محیط زیست برنامه ریزی لازم را انجام دهند و حفظ آن را به عنوان یک فرهنگ در جامعه اسلامی نهادینه کنند و آنها که در تخریب آن می کوشند و سبب ضرر و زیان برمردم می شوند و شرعا ضامن هستند در فقه اسلامی قواعد مهمی وجود دارد مانند قاعده لاضرر و احکام و قاعده سبب و مسبب.
    متاسفانه انقلاب صنعتی بر اساس استفاده از سوخت های فسیلی (زغال سنگ، نفت و گاز) بنا شد ولی با آشکار شدن فجایع زیست محیطی و ضرورت انقلاب زیست محیطی باید تکنولوژی های جدید را که بنیاد طبیعت را تباه می کنند مبارزه کرد و از تکنولوژی هایی استفاده کرد که باعث رشد و توسعه منابع طبیعی می گردد. در فقه اسلامی ابعاد مختلف حفظ منابع طبیعی و محیط زیست و پرهیز از تخریب و آلودگی آن در گونه های مختلف بیان شده است

 http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1501587


  


چکیده

بهره‏گیرى از زیبائیهاى جهان آفرینش به منزله مظاهر جمال و کمال الهى و پرورش و تقویت حس فطرى زیبایى‏شناسى و زیبادوستى، از نیازهاى آدمى است. غنا و موسیقى نیز از مظاهر زیبایى به شمار مى‏آید. غنا در لغت به معناى خوانندگى و موسیقى به معناى نوازندگى است. عده‏اى پیدایش غنا و موسیقى را همزمان با پیدایش انسان دانسته و بهره‏مندى انسانهاى وحشى و بى‏تمدن همچون بومیان آفریقا و استرالیا را از سرود و ساز، گواه بر این مدعا مى‏گیرند.(1)
در مفهوم لغوى و فقهى و عرفى غنا، اختلاف نظر وجود دارد. غنا در معناى لغوى، از غناى حرام [= مورد نظر شارع [عام‏تر است و شامل تمامى اصوات خوش مى‏شود؛ به همین جهت، در برخى از احادیث به تَغَنّى در قرآن، امر شده است.(2) نوشتار حاضر ضمن اشاره به دیدگاه‏هاى فقهى درباره غنا و موسیقى، به نقد و بررسى دیدگاه «حرمت مطلق غنا و موسیقى» پرداخته است.

کلید واژه‏ها:غنا، موسیقى، تَغَنّى، حقیقت عرفى، عرف، قول زور، صوت مطرب، لهو الحدیث، زور، لغو، غناگران.

اصل مقاله:‏ http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8408080086


  

مشخصات مدیر وبلاگ
دکتر محمد جواد حیدری خراسانی[0]
 

استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم و فارغ التحصیل از دانشگاه تهران در همین رشته و استاد حوزه علمیه قم


لوگوی وبلاگ

عناوین یادداشتهای وبلاگ
آمار وبلاگ
بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 20979
کل یاداشته ها : 19

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ